آئین چهارشنبه سوری بنا بر یک باور قدیمی درغروب آخرین شب چهارشنبه سال برگزارمی شود، بر اساس این باور اجرای این رسم و آئین از انسان پلیدی و بیماری را رفع می کند وتندرستی و سلامتی را به ارمغان می آورد.
چهارشنبه سوری بی تردید ریشه در آئین های کهن پایان سال دارد و به احتمال قوی بازمانده جشن فروردگان است که در دوره اسلامی با تغییر تقویم و تقسیم سال به ماه وهفته، با حفظ اغلب عناصر باستانی، درآخرین چهارشنبه سال قرارگرفته است.
با این همه حال بیان آداب و رسوم چهارشنبه سوری، خاطره ای دلچسب ازعشق و شور به زندگی در نزد گذشتگان و چراغی روشن درشب های تاریک آخرین روزهای زمستان است تا بدانیم زندگی همه اش ترقه ترکاندن نیست و به قول شاعر، چشم ها را باید شست، جهان را گونه ای دیگر دید.
چهارشنبه سوری نه تنها درگیلان، بلکه درتمامی نقاط ایران و در تمامی جغرافیای فرهنگی ایران باستان برجسته ترین و پرشورترین رسم در مجموعه رسم های مقدماتی نوروز است که مهم ترین عنصر آن آتش است و نامش نیز برگرفته از شعله های آتش است.
سوری به معنای سرخی است و هم از این جهت در بسیاری ازنقاط، "چهارشنبه سرخی" نیز به آن می گویند.
چهارشنبه سوری، "گولی گولی چهارشنبه" است که هم سرخی گل ها و هم سرخی شعله های آتش را به همراه دارد چهارشنبه سوری که با نام های جشن چهارشنبه پایان سال و شب چهارشنبه سرخ نیز شناخته می شود، یکی ازجشن های ایرانی است که درشب واپسین چهارشنبه سال (ازغروب سه شنبه) برگزار می شود و اولین جشن از مجموعه جشن ها ومناسب های نوروزی است.
واژه "چهارشنبه سوری" از دو واژه چهارشنبه نام یکی از روزهای هفته و سور به معنای جشن و شادی ساخته شده است.
طبق آئین باستان در این روز آتش بزرگی برافروخته می شود که تاصبح زود و بر آمدن خورشید روشن نگه داشته می شود که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن می کنند و از روی آن می پرند، آغاز می شود و در زمان پریدن میخوانند: (زردی من ازتو، سرخی تو از من) این جمله نشانگر مراسمی برای تطهیر و پاک سازی مذهبی است که واژه (سوری) به معنی (سرخ) به آن اشاره دارد.
به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و به جای آن سرخی وگرمی و نیرو به آن ها بدهد.
چهارشنبه سوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیت افراد باشد و در میان بیشتر ایرانیان رواج دارد .
یکی از جشن های آتش که در ایران باستان برای پیش درآمد یا پیشواز نوروز برگزارمی شده و آمیزه ای از چند آئین گوناگون است، جشن سوری بوده است.
سوری به یک معنی سرخی است و اشاره به سرخی آتشی است که دراین روز می افروخته اند.
درشاهنامه فردوسی اشاره هایی درباره بزم چهارشنبه ای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشان دهنده کهن بودن این جشن است.
مراسم سنتی مربوط به این جشن ملی، ازدیرباز در فرهنگ سنتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شده است.
گل گل چهارشنبه به حق پنج شنبه زردی بشه، سرخی با یه نکبت بشه، دولت بایه یعنی: ای شعله آتش چهارشنبه، به حق پنج شنبه، زردی و ضعف و بیماری برود و نوبت سرخی و نشاط و خرمی فرارسد.
دوره نکبت و ناکامی به سرآید و دولت و اقبال روی نماید.
رسم چهارشنبه سوری درمناطق مختلف استان گیلان متفاوت است.
درمنطقه ماسال و آبادی های جنگلی اطراف آن وکوهستان های تالش چهارشنبه سوری را "کولی کولی"چهارشنبه می نامند.
مردم ماسال، شب چهارشنبه سوری به طرف قبله درهفت جا پشته های کاه می گذارند و هنگام غروب، آتش می زنند، سپس از روی آتش می پرند و می گویند:"گولی گولی چارشنبه" همه مردم آن شب شادی کرده و عده ای باتفنگ شلیک می کنند و بعد درکنار سفره شام جمع می شوند.
مرسوم است که دراین شب در سفره باید هفت نوع خورش و خوردنی باشد.
درشهرستان آستارا نیز مردم توده هایی از کلش برنج را به تعداد پنج یا هفت تانه کپه گرد می آورند و آتش می زنند، اول بزرگترها و بعد جوان تر ها و بچه ها از روی آن می پرند.
درمنطقه دیلمان نیز پنج یاه فت تپه گون می گذارند، آتش می زنند و از روی آن می پرند و می گویند: "گل گل چارشنبه، نکبت بشه دولت بیه .
درشهرستان رودبار نیز سه تا هفت کپه کاه می گذارند و آتش می زنند و از آتش سرخ رویی می خواهند.
در بندرانزلی نیز از روی آتش کلش های شالی می پرند و می گویند: "گول گول چارشنبه، به حق پنجشنبه، نکبت بشه، شوکت بیه، زردی بشه، سرخی بیه .
درمنطقه نومندان، لیسار و هشتپر نیز هفت کپه کلش روشن می کنند و به زبان ترکی درد و بلای شان را روی شعله های آتش می ریزند.
پس از پریدن از روی آتش، ظروف شکستنی معیوب را به دور می ریزند و دختران دم بخت را برای دقایقی ازخانه بیرون می کنند تا در آن سال به خانه بخت بروند وظرف آبی را هم که کنار آتش ها نهاده اند، به زمین می پاشند.
"آب" دومین عنصر مهمی است که به اشکال مختلف درمراسم چهارشنبه سوری درگیلان حضور دارد.
دراغلب نقاط شرق گیلان، چهارشنبه سوری ظرف آبی از رودخانه یا چشمه به خانه می برند و بعضی هم هنگام بردن آب کلامی هم حرف نمی زنند و این آب را "لال آب"می نامند.
در منطقه املش نیز پس از پریدن از روی آتش، جوانان کوزه ای بر می دارند و آن را از آب هفت چشمه پر می کنند و این آب را که "آب هفت کوثر" می نامند به طرف آسمان می پاشند تا سال بارانی داشته باشند و با بقیه آن سر و روی خود را می شویند تا سلامتی بیاورد و بخشی از آب را در مزرعه می پاشند تا زمین پر محصول شود.
درتالش رسم است که شب چهارشنبه سوری مقداری از غذاهای خود رادر ظرفی می گذارند وپشت درخانه یا اتاق قرار می دهند تا "چارشنبه خاتون" از آن بخورد و برایشان برکت بیاورد.
مردم این مناطق برای دیدن "چارشنبه خاتون" باید بعد از نیمه شب چهارشنبه آخر سال سر کهنه ترین چاه آب منطقه بروند، لباس را به طور کامل از تن به در کنند، سر در چاه فرو برند و "چارشنبه خاتون" را صدا بزنند، آن گاه چاه می جوشد و خاتون بلند بالای گلابتون گیسوی چارشنبه از آن بیرون می آید و سیلی به گوش کسی که صدایش کرده است می زند، اگر او نترسید و نگریخت و یا بیهوش نشد، هر چه از او بخواهد، برایش فراهم می کند.
گیلانیان کاسه و کوزه و ظروف های کهنه رابه علامت دور ساختن نفرت و رفع فضا و بلا شکسته و آن را جزیی از آداب این روز می دانند.
دربعضی از مناطق گیلان مادران مقداری از موی سر کودکان را می سوزانند و برای آن ها آرزوی سلامتی می کنند.
گیلانیان معتدند که نیت و دعای آدمی در این شب مستجاب می شود و معتقد هستند، خرید آئینه و شمع، ماهی سفره هفت سین در این روز شگون دارد.
خریدن ظروف سنتی و سفالی گیلانی که گیلانیان به آن گمج می گویند، دراین روز بسیار رونق دارد و اغلب مادرشوهران گمج را برای نو عروسشان به عنوان پیشکش و هدیه سال نو خریداری می کنند.
در برخی ناطق استان گیلان نیز خریدن آئینه، اسفند و ماهی سفره هفت سین نوروز در شب چهارشنبه سوری را خوش شگون می دانند: به ویژه در رشت این کار را با آداب خاصی انجام می دهند.
معمولا اگر دختر دم بخت در خانه داشته باشند، خریدن اسفند به عهده اوست، دختر از خانه بیرون می رود و از اولین دکان رو به قبله می پرسد: "اسفند داری؟ "و بی آن که منتظر جواب بماند، به راه می افتد و از دکان های دیگر تا هفت دکان همین سوال را می پرسد و سپس به سراغ اولی برمی گردد و از او اسفند می خرد.
فروشنده هم این شعر را برایش می خواند: "اسفن دوکون، چاووش بیه، تی مرد مار بهوش بیه "یعنی اسفند دود کن و با آن طلسم ها را باطل کن تا چاووش بیاید و مادرشوهرت بهوش بیاید.
علاوه براسفند، آئینه، آجیل، سبزی و ماهی سفره هفت سین بسیاری از لوازم دیگر عید را هم شب چهارشنبه سوری تهیه می کنند. به همین دلیل بازار فروشندگان و بازارهای هفتگی درگیلان بسیارگرم است و بازار چهارشنبه سوری حال و هوای خاصی دارد.
"فال گرفتن" و "خبرگیری از آینده" نیز از رسم های چهارشنبه سوری در نقاط مختلف گیلان است. فال گوش ایستادن بر سر چهار راه ها و گفت وگوی اولین رهگذران را به تناسب نیت خود تاویل کردن و فال کوزه گرفتن،ا زاین نوع رسم ها است.
رسم دیگر چهارشنبه سوری در گیلان "قاشق زنی" ست که اگر چه امروز بیشتر برای بچه ها جنبه تفریح و بازی دارد، اما در اصل یک نوعی مرادخواهی بوده است قاشق زن ها با موادی که ضمن قاشق زنی جمع می کردند. آتش می پختند و بین مردم تقسیم می کردند تا مرادشان برآورده شود.
پس ازپایان مراسم، خاکستر کاه سوخته را درپ ای گیاهان می ریزند و بر این باورند که این کاه سوخته، موجب افزودن بار و میوه درختان می شود، همچنین در شب چهارشنبه سوری با طبخ انواع غذاها باور دارند که بیماری ها از افراد رویگردان شده و سلامتی به افراد خانواده روی می آورد.
چهارشنبه خاتون با آب و برکت پیوند خاصی دارد، این پری گیسو بلند در شب چهارشنبه سوری به هر خانه ای سر می زند و از غذاهای خاص چهارشنبه سوری که برایش گذاشته اند، لقمه ای می خورد وب رای خانواده هایی که خانه خود رادر آستانه بهار و سال نو پاکیزه کرده اند، دعا می کند و به آن ها برکت می دهد.
درتالش رسم است که شب چهارشنبه سوری مقداری از غذاهای خود را در ظرفی می گذارند و پشت درخانه یا اتاق قرار می دهند تا چهارشنبه خاتون از آن بخورد و برایشان برکت بیاورد.
از غذاهای ویژه این شب نیز می توان به ترش تره و ماهی شکم پر نام برد، ترش تره را معمولا در ظروفی سفالی به نام گمج طبخ می کنند.
آجیل چهارشنبه سوری نشانه ای از یمن و شگونی است و البته مهم تر از همه سلامتی. ۷ جور میوه خشک و خوراکی با ترکیب کشمش، نخودچی، توت، انجیر، خرما زرد، قیسی و باسلوق زرتشتیان به این آجیل هفت مغزینه لرک می گویند .
این آجیل که به آجیل گهنبار هم معروف است شامل هفت مغز یا میوه خشک است: پسته، بادام، سنجد، کشمش، گردو، انجیر و خرما.
حالا هم آجیلی که توی خانه ها می آید ترکیبی از این دو منو است! اما فلسفه انتخاب این خوراکی ها و عدد ۷ هم برای خودش در سه شنبه آخر سال داستانی است. اولا که عدد ۷ از تعداد ستاره هفتگانه گرفته شده و نشانه ای از آن هاست سرسفره مردم.
به امید رونق بخشیدن به کارهای کسی که هر کدام از تنقلات را به دهان می گذارند.
اما از نظر سلامتی هم انتخاب این میوه ها و خوراکی ها بی حکمت نیست. قدیمی ها آجیل چهارشنبه سوری را برای سلامت اندام هفتگانه بدن این طور انتخاب کرده اند.
درنگاه قدیمی ها مغز، قلب، کلیه، کبد، معده، روده و مثانه هفت عضو اصلی هستند که باید حسابی برای تقویت و سلامت آن ها به فکر بود.
برای همین انتخاب آجیل های چهارشنبه سوری را هم به نیت سلامتی این اندام ها انتخاب کردند، کشمش برای تقویت قوای ذهنی، نخودچی برای کلیه، توت برای تقویت و سلامت قلب، خرما مقوی معده، انجیر برای کبد، قیسی برای پاکسازی روده ها و باسلوق برای سلامت مثانه، حالا اگر این وسط توی آجیل چهارشنبه سوری چیز دیگری به خوردتان دادند زیاد سخت نگیرید.
مهم این است که درست به هدف بزنید و حداقل دو سه موردی از این خوراکی ها را در ظرف آجیل پیدا کنید فقط یادتان باشد آجیل چهارشنبه سوری شور نیست شیرین است و مغز.
درغروب آخرین چهارشنبه سال، گیلانیان سه، پنج یا هفت کپه آتش ازکاه و ساقه خشکیده برنج آتش می افروزند و از روی آن می پرند و اشعار مختص این مراسم را می خوانند.
پس از چهارشنبه سوری، دیگر همه در تدارک نوروز هستند.
کهنه کوزه های گلین را با خاکستر آتش چهارشنبه سوری به دور افکنده اند، گرد وغبار سال را از در و دیوارخانه زودوده اند.
دانه های گندم، برنج و عدس در کاسه ها سبز شده اند که به نشانه سرسبزی و برکت بر خوان نوروزی نهند و تخم مرغ ها را رنگ قرمز زده اند تا دربساط هفت سین، شادی و زایندگی و تداوم نسل را نمادی و نشانه ای آرمانی باشد و بچه ها را عیدانه و بازیچه ای دلنشین،ک ودکان را در حد توان لباس نو پوشانده اند و یا جامه تمیز در بر کرده اند و بزرگ ترها نیز خانه را به گل و سبزه آراسته و آب و جارو کرده اند. خوش قدمان در راهند تا شاخه های شمشاد همیشه سبز بردرخانه ها ببندد، برگی از دفتر زمانه می خواهد ورق بخورد و اینک صدای پای بهار نزدیک و نزدیک تر می شود.
اما به طور کلی مراسم چهارشنبه سوری در نواحی مختلف گیلان با تفاوت های اندک اما شبیه به هم اجرا می شود و چه زیباست چنین رسوماتی بس دلنشین که به باد فراموشی سپرده شده است دوباره جایگزین رسومات کذبی که از فرهنگ غربی همراه با لوازمی که ریشه دربیگانگی دارد همچون ترقه و... شود. تا آئین نیاکانمان پاک بماند برای آیندگان; قطعا هرکدام از ما می توانیم نقش به سزایی در این امر ایفا کنیم.
گردآورنده: محمود عباسیان امین
معاون آموزشی و فناوری: لیلا ناوران